( والارض مددنا و القينا فيها رواسی وانبتنا فيها من کل شی موزون )
زمين را بگسترانيديم و در آن کوهها افکنديم و همه چيزهاى مناسب در آن برويانيديم.
( سوره مبارکه فجر آيه 19 )
خداوند عالميان، آن که هستى در يد قدرت اوست، او که میميراند و زنده میکند. انسان را جانشين خود بر روى زمين قرار میدهد و همه را به خاطر او خلق میکند. سفرههاى رنگارنگ برايش میگستراند تا متنعم شود، دانه را در دل سنگ خارا حيات میبخشد و خود میفرمايد که همه اين ها به خاطر تو و سعادت توست اى انسان، افزونى میداريم نعمت هايمان را به شرطى که شکرگزار باشى و چگونه میشود که انسان که مخلوق خداوند است قدر اين نعمت ها را نداند و شکرگزار اين همه نعمت الهى نباشد.
راستى چرا ما که به خداوند و پيامبران و ائمه معتقديم و هر روز 5 بار در مقابل حضرتش به نماز میايستيم قدر نعمت هاى الهى را که مظهر گوياى وجود اوست نمیدانيم، آيا آلوده کردن آب ها، تخريب جنگل ها و مراتع، آلوده کردن هوا، تخريب و آلوده کردن خاک اين بستر حيات، از بين بردن رستنی ها و جانوران، استفاده بىرويه از منابع، پخش و پراکنش زبالهها و ضايعات صنعتى در طبيعت، ايجاد سر و صدا، مشوش کردن اذهان عمومى، پرخاشگرى، بى توجهى به حقوق ديگران، عدم رعايت قوانين و مقررات الهى، همگى ناشکرى به درگاه ايزد منان نيست؟
چرا ديگر از آن نهرهاى خروشان و باصفا اثرى نيست؟
آيا خروشندگى آن نهرها پاسخى نبود به مردمى که نان خشکيده شان را در آب فرو میبردند و دست هايشان را به علامت شکر به درگاه حق تعالى به سوى آسمان بلند میکردند.
چرا از آن مراتع سرسبز و رمههاى گوسفند اهلى و وحشى ديگر خبرى نيست؟ و آيا کمبود اين منابع جز نتيجه رعايت نکردن اصول استفاده صحيح از مراتع و بی رحمى هايمان در قلع و قمع کردن حيوانات وحشى با اسلحه خودکار و ساير ابزارهاى مخرب نيست؟
چرا غالب رودخانههايمان ديگر محل عبور آب هاى خروشان و مامن ماهيان زيبا و انواع گياهان و جانوران زيباى آبزى، کنار آبزى و دو زيست نيست؟ آيا اين پديدهها جز عکس العمل اقدامات ما در تخريب حوزههاى آبريز و بستر رودخانه ها با هدف هاى اقتصادى مقطعى و تبديل رودخانه ها به جايگاه فاضلاب هاى شهرى و زباله ها و نخاله هاى ساختمانى و غيره است؟ چرا براى مردم ما در شهرهاى بزرگ ديدن يک روز زيبا و عارى از آلودگى و هياهو و آرام و راحت يک آرزو است؟
آيا اگر نبود حرص و ولع ما در استفاده بى حد و حصر از منابع و اسراف و تبذير در استفاده از منابع انرژى خدادادى اين چنين میشد؟ و آيا اگر فکر میکرديم هوا اين گرانبهاترين نعمت الهى از نظر نقش وجوديش در تداوم حيات، که بدون آن بيش از چند دقيقه نمیتوان زندگى کرد اين گونه میآلوديمش و آيا آلودگى بى محاباى اين عامل اصلى حيات که نتيجه اش گرم شدن کره زمين، از بين رفتن رستنی ها، تخريب لايه ازن و هزاران پديده ناهنجار زيست محيطى ديگر است جز سرکشى و ناشکرى و ناسپاسى ما به درگاه حق تعالى است. اما اگر بخواهم ادامه دهم هزاران چراى ديگر و پاسخ ديگر وجود دارد ولى يک سئوال هست که بشر امروز و اين عصر و دوره صنعتى شدن جهان بايد از خود بپرسد که چه سهمى از اين منابع موجود در کره زمين متعلق به اوست و آيا در طول دو قرن گذشته به اندازه طول حيات کره زمين و خلقت انسان بر روى کره زمين از منابع قابل تجديد نظر و غير قابل تجديد نظر استفاده نموده است و پاسخ ما به نسل هاى آينده در ويرانى طبيعت و برهم زدن چرخه زندگى حيات در طبيعت چه خواهد بود؟ آيا پاسخى خواهيم داشت؟ به نظر میرسد پاسخى نخواهيم داشت اگر بگوييم تمام اقدامات ما براى رفاه بشر بوده است خواهد گفت کدام بشر؟ آيا انسان هاى يک قرن و دو قرن يا انسان هاى تمام دوران؟ اى کاش به خود آييم و به دست خود نابودى خود را فراهم نياوريم. طبق تحقيقات به عمل آمده هر 24ساعت يک گونه گياهى يا جانورى سطح کره زمين محو میشود. آيا يک روز نوبت به خود انسان نخواهد رسيد؟
به اميد روزى که انسان به خود آيد و با نگرشى عميق پيرامون خود را بنگرد، نعمت هاى الهى را مقدس بدارد، مثل اجدادش بر تکه نان بر زمين افتاده بوسه زند. بر چشم هايش بگذارد و با تمام وجود از نعمت هاى بيکران الهى پاسدارى کند. به اميد آن روز. انشاء الله.
انتظار میرود اين مجموعه با توجه به محدوديت ها و کاستى ها ذکر شده مورد داورى قرار گرفته قابل استفاده براى همه دوستداران طبيعت باشد.
|